مردان کتاب عنوان بخش مهمی از مقالات سایت مرکز پخش کتاب صلاحی است و این بار بعد از برخی مقالات ( مردان کتاب - آلبر کامو و مردان کتاب - فیودور داستایفسکی و ...) به معرفی مردی دیگر از سرزمین کتاب می پردازیم با ما همراه باشید:
او در ۱۸۴۴ در روستای آرامی در بخش شرقی آلمان زاده شد. پدرش آنجا کشیش بود. در مدرسه و دانشگاه استثنا بود و در زبان یونایی باستان آنچنان درخشید که در دانشگاه بازل درون بیست و چند سالگی به استادی رسید. ولی زندگی حرفهای فریدریش به جایی نرسید.
از دست همکاران دانشگاه به جان آمد. کارش را رها کرد و به کوه آلپ در سوئیس رفت. جایی که در سکوت روی شاهکارهایش کار کرد. از جمله: زایش تراژدی انسان – زیادی انسان – اندیشه طربناک – چنین گفت زرتشت – فراسوی نیک و بد و تبارشناسی اخلاق.
زنان بارها او را پس زدند و کتابها فروش نمیرفت. در ۴۴ سالگی، با دیدن اسبی در خیابان تورین از صاحبش کتک میخورد دچار آشفتگی روان شد. پیش دوید، اسب را در اغوش گرفت فریاد زد: تو را درک میکنم. از آن اختلال ذهن بهبود نیافت و ۱۱ سال در اندوه بود تا درنهایت در سال ۱۹۰۰ درگذشت.
فلسفه او پر از قهرمانی و ابهت است. او پیامبر چیزی بود که چیرگی بر خویشتن میخواند. روند که در آن انسانی با روح رفیع – یک ابرانسان – از میان شرایط و ناملایم سر بر میکشد تا پیشکش زدگی را پذیرا شود. به گفته خود میخواست بیاموزد چگونه آن شویم که به راست هستیم.
**به حسادت اعتراف کن
نیچه فهمید که حسادت بخش بزرگ از زندگی است. ولی مسیحیت میآموزد که باید از حسود بودن شرم کنیم. گویا حسادت نشان شر است، پس ما از خود و دیگران پنهان میکنیم.
**مسیحی نباش
نیچه درباره مسیحیت سخنان تندی برای گفتن داشت.
**الکل ننوش
نیچه خود تنها آب مینوشید و در جای نوشیدن خاص شیر میخورد. او معتقد بود ما هم باید چنین کنیم. نیچه نمیخواست دستور تغذیهای خاص ارائه کند.
در این مقاله با نیچه کمی آشنا شدیم برای خرید کتاب در کرج و یا فروش کتاب در کرج نیز می توانید با ما در ارتباط باشید.
نظرات (0)