همیشه ویترین هر فروشگاه نشانگر سبک کاری و حرفه بودن فروشگاه هست،دقیقا جلد کتاب هم نشانگر و جذب کننده مخاطب برای خرید و خواندن کتاب هست البته از برخی نکات مهم دیگر هم نمی توان گذر کرد ولی طراحی جلد کتاب و انتخاب عنوان بخش مهمی از این قدرت جذب را دربرمیگیرد.
عنوان کتاب میبایست نوید بخش باشد. عنوان کتاب را بگونهای انتخاب کنید که برای خوانندگان خود نوید بخش باشد. خوانندگان کتابهای غیرداستانی کتاب را با یک هدف خاص انتخاب میکنند و میخرند و عمدتاً به جهت حل مشکل و رسیدن به هدف است. اگر بتوانید بر نام کتاب خود را بر اساس و تمرکز بر هدف و نیاز آنها انتخاب کنید عنوان موفقی انتخاب کردهاید. از عنوانی که صرفاً طبقه را تعیین میکند و مزیتی را ارایه نمیدهد بپرهیزید. برای مثال، این دو عنوان کتاب را در نظر بگیرید: “طراحی گرافیک” و “طراحی زیبا در چاپ” . اولین عنوان تعیین میکند که کتاب در طبقه طراحی گرافیک چاپ شده است، دومین عنوان علاوه بر تعیین طبقه به نیاز خواننده هم اشاره میکند که میخواهند طراحی زیبا و قوی انجام دهند.
عنوان باید مختصر باشد. اختصار همیشه با تاثیر سریع همراه است. تصور کنید جلد کتاب شما به مثابه بیلبوردی است که در کنار یک اتوبان شلوغ نصب شده است. هرچقدر کلمات کمی داشته باشد، سایز کلمات بزرگتر خواهد بود و بهتر دیده میشود. سعی کنید عنوان کوتاه اصلی (title) داشته باشید و جزییات را در زیر عنوان (subtitle) به صورت طولانی تر بیاورید.
خوانندگان خاص خود را هدف قرار دهید. شما لازم نیست عنوانی انتخاب کنید که برای همه جذاب باشد؛ کتاب نگارش شده شما خاص برخی از افراد است و میبایست تا میتوانید همین افراد را جذب کنید.
عنوان خود را خاص انتخاب کنید. از اعداد برای ساختاردهی اطلاعاتتان استفاده کنید، به همان شکل که استیون کووی (Steven Covey) در کتاب خود با عنوان ۷ Habits of Highly Effective Individuals انجام داده است. اعداد میتواند برای نشان دادن اینکه خوانندگان چقدر سریع میتوانند مشکلات خود را حل کنند نیز استفاده میشود؛ مانند کتاب کورنارد لوینسون با عنوان بازاریابی چریکی در ۳۰ روز
از استعاره برای عنوان کتاب استفاده کنید تا بهتر در ذهن بماند. استفاده از استعاره باعث میشود که عنوان شما جذاب و به یاد ماندنی باشد. برای مثال، کتاب کورنارد لوینسون که در قسمت پیشین به آن اشاره کردیم حاوی استعاره در عنوان است. بازاریابی چریکی به حالتی غیرمرسوم، سریع اشاره دارد و میتواند جذابیت و توجه خوانندگان را به خود جلب کند. دو نوع از سری کتابهایی که در خارج بسیار محبوب هستند با عناوین Dummies series و Chicken Soup منشتر میشود. مثال روانشناسی برای احمقها (Dummies). طبیعی است که اگر شما فیلد دانشگاهی دیگری دارید و میخواهید در حیطه روانشناسی کتابی بخوانید باید کتاب به زبان ساده و غیرتکنیکی نوشته شود تا درک شما آسانتر باشد. یا سوپ مرغ استعاره از این است که همانطور که سوپ مرغ برای بسیاری از بیماریها درمان و علاج است این کتاب نیز درمانی (الزاماَ نه درمان پزشکی که میتواند پاسخ به سوالات در حیطه کامپیوتر باشد) برای مشکل شما خواهد بود مشکلات شما را حل خواهد کرد.
ششمین نکته ار ۷ نکته کاربردی و عالی در انتخاب عنوان کتاب آنست که علاقه و اشتیاق خواننده را باانتخاب عنوان درگیر کنید. اصطلاحات متناقض، تحریک کننده و عجیب میتواند علاقه خوانندگان را به خواندن کتاب جلب کند. برای مثال، تیموثی فیرریز کتابی با عنوان ۴Hour Workweek با این مفهوم که فقط ۴ ساعت در هفته کار کنید و درآمد خوبی داشته باشید و یا کتاب دیوید شیلتون با عنوان آرایشگر ثروتمند (Wealthy Barber) که با هدف ارایه یک برنامه خوب مالی برای ثروتنمد شدن یک فرد عادی ارایه شده است خوانندگان را تحریک میکند تا بدانند چرا و چگونه این کار شدنی است.
سعی کنید تا حد امکان از یک اسم مصدر در عنوان استفاده کنید. برای اینکه کتاب خود را پویا کنید و به عنوان آن جان و روح بدهید از اسم مصدر استفاده کنید. مثالاً به جای “راهنمای نویسندگان” قرار دهید “اصول نوشتن برای نویسندگان”.
همیشه بهترین عنوان ها پر فروش ترین کتاب ها را در نمایشگاه های کتاب دارند این تجربه ما در برپایی نمایشگاه کتاب در کرج بوده است پس برای پخش کتاب در کرج با ما مرکز پخش کتاب صلاحی در ارتباط باشید.
نظرات (0)